نیکو خردمند
نیکو خردمند صداپیشه و بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران بود.
نیکو خردمند صداپیشه و بازیگر سینما و تلویزیون اهل ایران بود.
داستان دکتر مهر پرور و همسرش است که به سفر شمال می روند و در یک تصادف رانندگی کشته می شوند لیکن فرزندانشان مرضیه و مسعود که به این تصادف و کشته شدن والدینشان مشکوک هستند برای تحقیقات بیشتر به شمال سفر می کنند. آن ها هر چه از سفرشان می گذرد از راز خانوادگیشان اطلاعات بیش تری به دست می آورند.
یک پروفسور بیوتکنولوژی برای آغاز یک پروژه جدید به ایران سفر میکند. او در ایران با خبرنگاری آشنا میشود که داستان زندگی او را به طور کامل تغییر می دهد... .
این فیلم داستان نویسنده ای است که پس از سال ها انزوا تصمیم می گیرد داستانی درباره زندگی دختر جوانی بنویسد...
فرامرز و لیلی پس از گذشت یازده سال زندگی مشترک تصمیم به متارکه میگیرند. فرامرز با مراجعه به دادگاه تقاضای طلاق کرده و لیلی را از دیدن بچهها محروم میکند. لیلی که از قصد فرامرز مبنی بر خارج ساختن بچهها از کشور مطلع میشود؛ با کمک گرفتن از عاطفه (دوست مشترک خود و فرامرز) تغییر چهره داده و بعنوان پرستار بچه به منزل فرامرز میرود. او که...
رضا شایسته پس از سالها زندگی در غربت به ایران میآید تا پس از مرگ در خاک وطنش آرام بگیرد. تنها نگرانی شایسته این است که پس از مرگش کسی نیست که برای او مراسم ختم بگیرد و برایش گریه کند…
شهرزاد که وکیل دعاوی است، با همسر خود دچار مشکل میشود..
قدیر ظفرلو صاحب یک شرکت مضاربهای جهت تهیه ویزای سفر برای دخترش فرشته، او را به عقد راننده خود امیر درمیآورد. ملوک همسر اول قدیر، امیر را در جریان قرار داده و امیر نیز از خروج فرشته جلوگیری میکند. فرشته که برای رهایی خود به منزل پدرش رفته بود با طلبکاران پدرش روبرو میشود و به منزل امیر بازمیگردد. قدیر به آمریکا میرود اما پس از چند سال به ایران بازگردانده میشود. سرانجام او با کمک فرشته سرمایهٔ خود را بین سهامداران تقسیم میکند.
یک زوج جوان برای عبور از مرز احتیاج به پول دارند. آنها تصمیم میگیرند یک بازیگر سینما را بدزدند و در یک روز بارانی، آنها تصمیم خود را عملی میکنند. در خانهای در شمال کشور، او را زندانی کرده و به او میگویند که با مادرش تماس گرفته و به او بگوید پنجاه میلیون تومان پول آماده کند.